انتظار

هیچوقت برای تازه شدن دیر نیست

فرات ...

اى آب فرات ازکجا میایى ؟

ناصاف ولى چه با صفا میایى ،

خودرا نرساندى به لب خشکین حسین ،

دیگربه چه رویى به کربلا میایى ... !

+ نوشته شده در چهار شنبه 29 آبان 1392برچسب:فرات,,ساعت 19:22 توسط انتظار |

نتازند ...

اسبهایی بودند

که وقتی نعل تازه خوردند

آرزو کردند کاش بمیرند و نتازند...

+ نوشته شده در سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:نتازند ,,ساعت 11:31 توسط انتظار |

ضریح ...

السلام علیک یا ثارالله

میرسد

روزی که بر ضریحت بوسه خواهم زد...!

+ نوشته شده در جمعه 17 آبان 1392برچسب:ضریح ,,ساعت 23:52 توسط انتظار |

من ...

گاهی احساس می کنم روی دست خـدا مانده ام ،

خسته اش کردم ،

خودش هم نمی داند با من چه کند ...!

+ نوشته شده در شنبه 11 آبان 1392برچسب:من ,,ساعت 17:41 توسط انتظار |

پیرمرد ...

پیرمرد همسایه ما

فقط الزایمر داشت

دیروز

بیخود شلوغش کرده بودند

او فقط یادش رفت از خواب بیدارشود ... !

+ نوشته شده در جمعه 4 آبان 1392برچسب:پیرمرد,,ساعت 13:15 توسط انتظار |

گرگها ...

اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند.

دیگر گوسفند نمی درند.

به نی چوپان دل میسپارند و گریه می کنند ...!

+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب:گرگها,,ساعت 17:8 توسط انتظار |