قسمت
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد
یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد ...
هیچوقت برای تازه شدن دیر نیست
رفته ای اما …
خدایمان هست
بگذار هرگز پس از ما کسی از آنچه ، از تو بر ما گذشت چیزی نداند .
با رفتنت عاشق شدم و با بودنت جسمی کرخت بیش نبودم ...
اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود.
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند.
اگر به راستی خواستن توانستن بود.
محال نبود وصال!
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند ...
با تک تک سلولهای وجودم حضورت را میطلبم
با همه عشقم منتظر نشستم
تا از راه برسی و همه احساسمو با کلام عشق نوازش کنی ...
خداوندا!
زندگی چیست ؟
از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام
و
کسی را دوست می دارم
می گویند :
فراموشش کن